امکان گرفتن مهریه از پدر شوهر در فرض امضاء و قبول پرداخت
سلام وقت بخیر. در زمان قدیم پدر بنده برای برادرم در شب خاستگاری برگه ای نوشته شده که یک تعداد سکه بر فرض مثال پرداخت میکنم و پدر بدنده یا بر حسب دانسته یا ندانسته امضا کرده ولی در سند رسمی ازدواج که بعد ان نوشته شده بر گردن خود برادر من هست و خودش امضا کرده الان اعتبار کدام یک بیشتر هست با وجود این که سند ازدواج بعد برگه شب خواستگاری هست ایا زن برادر بنده میتواند ادعای مهریه خود را از پدر بنده کند ؟
امتیاز:
|
تعداد بازدید: 198
آیا می توان مهریه را از پدر شوهر که آن را قبول و امضاء نموده، گرفت ؟
- در ابتدا باید دو مسئله مهم بیان شود؛ اول اینکه تعارض بین سند عادی و سند رسمی بیان شود . دوم اینکه تعیین مهر و رابطه آن با صحت عقد یا صحت مهر.
- در تعریف سند رسمی اینگونه آمده است: به سندی که توسط مجریان قانون و در حوزه ی اختیارات آنها و همچنین مطابق با قوانین کشور تنظیم می شود، سند رسمی گفته می شود؛ اگر سندی این شرایط را نداشته باشد یک سند عادی تلقی می شود.
- در خصوص ادله اثبات دعوی که سند هم یکی از این ادله محسوب میشود، تعارض اسناد یا ادله به معنای تقابل و تضاد بین اسناد و ادله ارائه شده به نحوی است که عمل به هر دو یا جمع بین آنها امکانپذیر نباشد.
- برای اینکه بین دو سند تعارض وجود داشته باشد، توجه به نکاتی ضروری است:
1- اول اینکه حتما باید دو سند در مقابل هم باشند. یعنی اگر یک سند به دادگاه ارائه شود و در مقابل آن سندی نباشد، تعارض بیمعناست.
2- دوم اینکه دو سند باید منافی یکدیگر بوده و همدیگر را تکذیب کنند. وجود تعارض واقعی بین سند رسمی و سند عادی تقریبا امکانپذیر نیست زیرا برخی از معاملات به طور کلی توسط سند عادی قابل تحقق نبوده و در این صورت سند عادی فاقد ارزش تلقی شده و یارای مقابله با سند رسمی را ندارد. کما اینکه در رای وحدت رویه شماره 43 مورخ دهم آبانماه 1351 دیوانعالی کشور هم این موضوع مورد تاکید قرار گرفته و آمده است: « نظر به این که شرط تحقق بزه مشمول ماده 117 قانون ثبت اسناد و املاک قابلیت تعارض دو معامله یا تعهد نسبت به یک مال میباشد و در نقاطی که ثبت رسمی اسناد مربوط به عقود و معاملات اموال غیرمنقول به موجب بند اول ماده 47 قانون مزبور اجباری باشد سند عادی راجع به معامله آن اموال طبق ماده 48 همان قانون در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نشده و قابلیت تعارض با سند رسمی نخواهد داشت.»
- در یک تقسیم بندی کلی مهریه به مهریه مهر المسمی و مهریه مهرالمثل تقسیم بندی می شود. مقدار مال معینی است که با توافق طرفین در هنگام عقد به عنوان مهریه زن معین شده است که مرد باید آن مقدار را به زن بپردازد .
- در صورتی که میزان مهریه زن ، در عقدنامه نکاح ذکر نشده باشد و طرفین هیچ توافقی بر این مبنا انجام نداده باشند و همچنین بین طرفین نزدیکی رخ داده باشد ، برای زن ، مهرالمثل تعیین می شود . ماده 1087 مهرالمثل را تعریف کرده است. مورد دیگر که مهر المثل بدان تعلق میگیرد این است که مهریه ای که در عقدنامه مشخص شده باشد ، معلوم نباشد و یا ارزش مادی نداشته باشد که در ماده 1100 این نکته به روشنی بیان شده است.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص گرفتن مهریه از پدر شوهر
♦ در مورد تعارض سند دست نویس تبدیل تعهد مدیون که از فرزند به پدر منتقل شده است باید گفت که این طی یک سند عادی تنظیم شده است و باید با ادله اثباتی دیگری مانند شهادت شهود و سوگند اثبات شود و در مقابل سند نکاحیه که در زمره اسناد رسمی محسوب می شود، محکمه پسند واقع شود.
♦ نکته دیگر عدم تعیین دقیق مهر است که با توجه به متن فوق مهر به طور دقیق مشخص نشده است و اگر نکاح منقطع بوده باشد، نکاح باطل است و اگر نکاح دائم باشد نکاح صحیح است و زن مستحق مهر المثل است و دیگر تعیین مقدار آن با توجه به جایگاه زن و مقتضیات او توسط دادرس تعیین میشود. حال اگر در سند رسمی هم ذکر نشده باشد باز هم از موارد تعیین مهرالمثل برای زوجه است.
مستندات قانونی - مطالبه مهریه از پدر شوهر
ماده ۱۰۷۸ قانون مدنی
هرچیزی راکه مالیت داشته وقابل تمیز نیز باشد می توان مهر قرارداد.
ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی
مهربایدبین طرفین تاحدی که رفع جهالت آنهابشودمعلوم باشد.
ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی
تعیین مقدارمهرمنوط به تراضی طرفین است .
ماده ۱۰۸۱ قانون مدنی
اگردرعقدنکاح شرط شودکه درصورت عدم تادیه مهردرمدت معین نکاح باطل خواهدبودنکاح ومهرصحیح ولی شرط باطل است .
ماده ۱۰۸۷ قانون مدنی
اگردرنکاح دائم مهرذکرنشده یاعدم مهرشرط شده باشدنکاح صحیح است وطرفین می توانندبعدازعقدمهررابه تراضی معین کنندواگرقبل ازتراضی برمهرمعین بین آنهانزدیکی واقع شودزوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.
ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی
درصورتی که مهرالمسمی مجهول باشدیامالیت نداشته باشد یاملک غیرباشددرصورت اول ودوم زن مستحق مهرالمثل خواهدبودودرصورت سوم مستحق مثل یاقیمت آن خواهدبودمگراینکه صاحب مال اجازه نماید.