آیا با وجود حق فسخ در صلح عمری امکان توقیف هست ؟
با سلام. من در فرآیند درخواست مهریه از همسرم، ملکی رو که مادرش بصورت صلح عمری به او واگذار کرده توقیف کردم. البته علاوه بر تنظیم صلح نامه ، سند رسمی ملک هم بنام همسرم می باشد. دادگاه بدوی رای رو به نفع من صادر کرد ولی با اعتراض آنها پرونده به دادگاه تجدیدنظر رفته و اونجا رای دادن که ملک مال مادرشوهرمه و حق فسخ داشته. بنابراین رای به رفع توقیف دادند. حالا سوال من اینه که با توجه به اینکه سند رسمی ملک به نام همسرم هست آیا من حق دریافت مهریه ام رو از این ملک ندارم؟
امتیاز:
|
تعداد بازدید: 481
امکان توقیف مال با وجود حق فسخ در قرارداد صلح عمری
- یک بحث درعقد بیع وجود دارد تحت عنوان بیع شرط که در حقوق ثبت نیز تحت عنوان معامله با حق استرداد نامیده می شود ؛ بیع شرط به نوعی عقد بیع است که اگر فروشنده ، در طول مدت زمان مشخص ، ثمن معامله را به خریدار پس بدهد ، می تواند بیع را فسخ نماید که از جمله آثار بیع شرط ، انتقال مالکیت به خریدار از زمان عقد است . شرایط بیع شرط نیز ، همان شرایط صحت معاملات می باشد ؛ اما بر اساس قانون ثبت ، بیع شرط ، معامله با حق استرداد است و خریدار ، مالک نمی شود ؛ بلکه صرفا ملک را به عنوان وثیقه بدهی ، در اختیار خواهد داشت .
- اما با وحدت ملاک گیری طبق قواعد عمومی قراردادها می توان به این نتیجه رسید که در برخی عقود دیگر نیز می توان به این پی برد که اگر در عقود دیگر نیز حق فسخی در مدت معین برای احد طرفین در نظر گرفته شود نمی توان موضوع عقد را به دیگری انتقال داد چرا که به نوعی عقد متزلزل است و مشتری تا پایان موعد خیار شرط حق دارد معامله را فسخ کند و مال را استرداد کند.
- اما در مورد که معامله دومی در مدت خیار که مشتری انجام می دهد صحیح است یا خیر دو نظر وجود دارد :
1- نظر اول نظر قانون است که در ماده 460 قانون مدنی بدان اشاره شده است که نقل و انتقال را در زمان خیار ممنوع دانسته است و گویی انگار مال در ملکیت بایع است
2- اما نظر دوم نظر دکترین است و نظر دارند که عقد تملیکی است و با ایجاب و قبول عقد محقق شده است و تملیک صورت گرفته است و در طلق ملکیت مشتری است و او حق دخل و تصرف در آن را دارد اما اگر معامله دوم واقع شد عقد صحیح است اما مشتری باید خسارت به بایع دهد.
پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص توقیف مال با وجود حق فسخ در صلح عمری
♦ به نظر می رسد دادگاه بدوی از نظر دکترین استفاده کرده است و دادگاه تجدید نظر از نظر قانون. با وحدت ملاک گیری از عقد بیع، در عقد صلح نیز این موارد را دخیل کرده اند. عقد به نوعی خیاری بوده است و مادر حق فسخ در مدت معین داشته است و همسر شما حق هیچ گونه دخل و تصرف در آن را تا پایان مدت خیار نداشته است . این نظر قانون است .
اما نظر دکترین این است که قابل توقیف و دخل و تصرف است اما مصالح باید خسارت وارده به معامله دوم را بدهد.
که هر دو نظر طرفداران خاص خود را دارد
♦ اما بهتر است که اجازه بدهید مدت خیار تمام شود و دیگر مصالح حق فسخ معامله را نداشته باشد و پس از آن اقدام به فروش مال زوج برای وصول مهریه بکنید و همچنین از موارد دستور موقت و تامین خواسته نیز برای جلوگیری از تضییع مال خود استفاده کنید.
مستندات قانونی - توقیف مال موضوع صلح عمری با وجود حق فسخ
ماده ۴۵۹ قانون مدنی
دربیع شرط به مجرد عقد مبیع ملک مشتری می شود با قید خیار برای بایع بنابراین اگربه شرایطی که بین او و مشتری برای استرداد مبیع مقرر شده است عمل ننماید بیع قطعی شده ومشتری مالک قطعی مبیع می گردد واگر بالعکس بایع به شرایط مزبوره عمل نماید و مبیع را استرداد کند از حین فسخ مبیع مال بایع خواهد شد ولی نماآت ومنافع حاصله از حین عقد تا حین فسخ مال مشتری است .
ماده ۴۶۰ قانون مدنی
دربیع شرط مشتری نمی توانددرمبیع تصرفی که منافی خیار باشدازقبیل نقل وانتقال وغیره بنماید.
ماده ۴۶۱ قانون مدنی
اگرمشتری درزمان خیارازاخذثمن امتناع کندبایع می تواند باتسلیم ثمن به حاکم یاقائم مقام اومعامله رافسخ کند.
ماده ۴۶۲ قانون مدنی
اگرمبیع به شرط بواسطه فوت مشتری به ورثه اومنتقل شودحق فسخ بیع درمقابل ورثه به همان ترتیبی که بوده است باقی خواهدبود.
ماده ۴۶۳ قانون مدنی
اگردربیع شرط معلوم شودکه قصدبایع حقیقت بیع نبوده است احکام بیع درآن مجری نخواهدبود
پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما