تماس و مشاوره با
وکیل پایه یک دادگستری
 
ساعات کاری دفتر
9:00 تا 18:00
ارسال سوال حقوقی و درخواست
آرشیو سوالات حقوقی از وکلای دادگران
تاریخ انتشار: دوشنبه 29 آذر 1400

 تاثیر فوت در وکالت بلاعزل

پدربنده فوت کرد و ارث بین دو فرزند همسر و مادرش که در قید حیات بود تقسیم شد اگر از همه وراث وکالت بلاعزل گرفته بشه مخصوصا از مادر متوفی،بعد از مرگ وی وکالت نامه باطل است یا ارث به وراثش میرسه ؟

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 3404

پاسخ – آیا وکالت بلاعزل با فوت باطل می شود ؟

  • به موجب ماده ۶۵۶ قانون مدنی وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود قرار می‌دهد. اثر وکالت اعطای نیابت و نمایندگی است. علاوه بر این، وکالت عقدی است جایز بدین معنا که هر یک از طرفین هر زمان که بخواهند می توانند آن را فسخ کرده و برهم بزنند. 
  • با این وجود، ماده 679 قانون مدنی در تعریف وکالت بلاعزل بیان می دارد که موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.
  • بنابراین وکالت بلاعزل وکالتی است که موکل حق عزل وکیل را نخواهد داشت. لازم به ذکر است که اسقاط حق عزل تا جایی معتبر است که خلاف نظم عمومی نباشد. برای نمونه در وکالت عام که ناظر به تمام امور موکل باشد اسقاط حق عزل موکل به طور دائمی باطل است چراکه این مسأله خلاف نظم عمومی می باشد.
  • بنابراین اعطای وکالت بلاعزل در تمام امور و به طور دائمی با شخصیت و آزادی موکل تعارض دارد و باطل است مگر اینکه چنین وکالتی مقید به زمان شده باشد.
  • انعقاد عقد وکالت بلاعزل همانند عقد وکالت ساده می باشد. بنابراین جهت انعقاد عقد وکالت بلاعزل نیاز به ایجاب موکل و قبول وکیل است. ایجاب و قبول می تواند بوسیله ی لفظ، نوشته یا فعل باشد منتها انعقاد وکالت در مواردی که موضوع وکالت انجام عمل حقوقی است که انعقاد یا اثبات آن نیاز به تنظیم سند رسمی دارد، وکالتنامه نیز باید رسمی باشد.
  • علاوه بر ایجاب و قبول، برای صحت وکالت لازم است تا وکالت در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را انجام دهد. بنابراین موکل باید اهلیت موردی که انجام آن را به وکیل واگذار می کند داشته باشد.
  • برای نمونه سفیه می تواند برای امور غیر مالی به دیگری وکالت دهد اما از آنجایی که مجنون یا صغیر غیرممیز فاقد اهلیت می باشند نمی توانند طرف عقد وکالت واقع شوند.
  • لازم به ذکر است که در صورتی که موکل در زمان انعقاد وکالت دارای اهلیت باشد اما پس از عقد اهلیت خود را از دست دهد، عقد وکالت منحل می گردد. برای نمونه بروز جنون در موکل منجر به انحلال عقد وکالت می شود. در مورد سفیه نیز اگر وکالت در امور مالی باشد منحل شده اما تأثیری در وکالت برای امور غیرمالی نخواهد داشت. سایر شرایط عمومی انعقاد عقد شامل قصد طرفین و رضای آن ها برای انعقاد عقد وکالت بلاعزل می باشد.
  • با پذیرش عقد وکالت، وکیل بطور ضمنی ملتزم به اجرای مفاد عقد وکالت می گردد. وکیل امین موکل محسوب می گردد بنابراین او چه در وکالت معمولی چه در وکالت لاعزل باید مصلحت موکل را رعایت نماید در غیر این صورت عل او فضولی بوده و نفوذ آن منوط به رضایت و اجازه ی موکل می باشد. لازم به ذکر است در جایی که وکیل در حدود متعارف رفتار کرده باشد اما معامله به مصلحت موکل واقع نگردد، معامله نافذ می باشد.
  • ماده 667 قانون مدنی در این باره مقرر می دارد که وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب‌ قرائن و عرف و عادت داخل اختیار او است تجاوز نکند.
  • بر اساس ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی، وکالت در دادگاه‌ها شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است، جز آنچه را که موکل استثناء کرده است یا توکیل در آن خلاف شرع باشد اما در امور زیر باید اختیارات وکیل در وکالت‌نامه تصریح شود:

1- وکالت راجع به اعتراض به رای، تجدید نظر، فرجام‌خواهی و اعاده دادرسی.
2- وکالت در مصالحه و سازش.
3- وکالت در ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند.
4- وکالت در تعیین جاعل.
5- وکالت در ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور.
6- وکالت در توکیل.
7- وکالت در تعیین مصدق و کارشناس.
8- وکالت در دعوای خسارت.
9- وکالت در استرداد دادخواست یا دعوا.
10- وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوای ثالث.
11- وکالت در ورود شخص ثالث و دفاع در قبال آن.
12- وکالت در دعوای متقابل و دفاع در قبال آن.
13- وکالت در ادعای اعسار.
14- وکالت در قبول یا رد سوگند.

  • نکته ی قابل توجه در خصوص وکالت بلا عزل این است که  انجام مورد وکالت در وکالت بلاعزل توسط خود موکل منع قانونی ندارد و موکل می تواند همان کاری را که به دیگری وکالت داده خودش آن را انجام دهد و در این صورت عقد وکالت منفسخ می شود.
  • ماده 683 قانون مدنی در این خصوص بیان می دارد که هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل ‌باشد به جا آورده مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ می شود. با این حال، در صورتی که موکل ضمن عقد خارج لازم انجام مورد وکالت را از خود سلب و ساقط کرده باشد، حق انجام مورد وکالت را نخواهد داشت. 
  • در رابطه با تاثیر فوت در وکالت بلاعزل باید گفت درج عقد وکالت در ضمن یک عقد لازم و تبدیل شدن آن به وکالت بلاعزل ماهیت آن را تغییر نمی‌دهد و عقد وکالت همچنان یک عقد جایز است. این مسأله بدین معناست که وکالت بلاعزل همچون وکالت ساده با فوت یا جنون طرفین منفسخ و ازبین می رود. بنابراین در وکالت بلاعزل صرفا موکل حق عزل وکیل را در مدت محدود یا نامحدود از خود ساقط نموده یا حق استعفای وکیل از وی سلب می‌گردد  اما به محض فوت یا جنون هریک از وکیل یا موکل، عقد منحل می گردد.

پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص تاثیر فوت در وکالت بلاعزل

♦  در پاسخ به پرسشی که طرح فرمودید باید گفت وکالت اعم از آنکه بلاعزل باشد یا نه، عقدی جایز است که با مرگ هر یک از طرفین یا استعفای وکیل یا عزل وکیل توسط موکل و یا با جنون هر یک از طرفین پایان می‌یابد. بنابراین فوت موکل یا وکیل منجر به انحلال عقد وکالت بلاعزل می گردد.

 

 

 

مستندات قانونی - تاثیر فوت در اعتبار وکالت بلاعزل

ماده ۶۵۶ قانون مدنی
وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید.


ماده ۶۵۷ قانون مدنی
تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است.


ماده ۶۵۸ قانون مدنی
وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع میشود.


ماده ۶۵۹ قانون مدنی
وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت.


ماده ۶۶۰ قانون مدنی
وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی.


ماده ۶۶۱ قانون مدنی
در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.


ماده ۶۶۲ قانون مدنی
وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را بجا آورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد.


ماده ۶۶۳ قانون مدنی
وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد.


ماده ۶۶۴ قانون مدنی
وکیل در محاکمه وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق وکیل در مرافعه نخواهد‌بود


ماده ۶۶۵ قانون مدنی
وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر اینکه قرینه قطعی دلالت بر آن کند.


ماده ۶۶۶ قانون مدنی
هر گاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب میگردد مسئول خواهد بود.


ماده ۶۶۷ قانون مدنی
وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب‌ قرائن و عرف و عادت داخل اختیار او است تجاوز نکند.


ماده ۶۶۸ قانون مدنی
وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کرده است به او رد کند.


ماده ۶۶۹ قانون مدنی
هر گاه برای انجام امر دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد هیچ یک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر ‌اینکه هر یک مستقلاً وکالت داشته باشد در این صورت هر کدام میتواند به تنهایی آن امر را بجا آورد.


ماده ۶۷۰ قانون مدنی
در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع وکیل باشند به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود.


ماده ۶۷۱ قانون مدنی
وکالت در هر امر مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست مگر اینکه تصریح بعدم وکالت باشد.


ماده ۶۷۲ قانون مدنی
وکیل در امری نمیتواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر اینکه صریحاً یا به دلالت قرائن وکیل در توکیل باشد.


ماده ۶۷۳ قانون مدنی
اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ثالث در‌مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب میشود مسئول خواهد بود.


ماده ۶۷۴ قانون مدنی
موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کرده است انجام دهد. درمورد آنچه که در خارج از حدود وکالت انجام داده‌شده است موکل هیچگونه تعهد نخواهد داشت مگر اینکه اعمال فضولی وکیل را صراحتاً یا ضمناً اجازه کند.


ماده ۶۷۵ قانون مدنی
موکل باید تمام مخارجی را که وکیل برای انجام وکالت خود نموده است و همچنین اجرت وکیل را بدهد مگر اینکه در عقد وکالت طور‌دیگر مقرر شده باشد.


ماده ۶۷۶ قانون مدنی
حق‌الوکاله وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حق‌الوکاله یا مقدار آن قرارداد نباشد تابع عرف و عادت است اگر‌ عادت مسلمی نباشد وکیل مستحق اجرت‌المثل است.


ماده ۶۷۷ قانون مدنی
اگر در وکالت مجانی یا با اجرت بودن آن تصریح نشده باشد محمول بر این است که با اجرت باشد.


ماده ۶۷۸ قانون مدنی
وکالت به طریق ذیل مرتفع میشود:
۱) به عزل موکل
۲) به استعفای وکیل
۳) به موت یا به جنون وکیل یا موکل


ماده ۶۷۹ قانون مدنی
موکل میتواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل با عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.


ماده ۶۸۰ قانون مدنی
تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است.


ماده ۶۸۱ قانون مدنی
بعد از اینکه وکیل استعفا داد مادامی که معلوم است موکل به اذن خود باقی است میتواند در آنچه وکالت داشته اقدام کند.


ماده ۶۸۲ قانون مدنی
محجوریت موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل در آنها نمیباشد و همچنین است محجوریت ‌وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد.


ماده ۶۸۳ قانون مدنی
هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل ‌باشد به جا آورده مثل اینکه مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ میشود.

 


پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما

 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

جستجو
ارسال سوال حقوقی و درخواست

رزرو وقت مشاوره حقوقی با ما

در صورت تمایل به دریافت مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری و جهت هماهنگی و رزرو وقت مشاوره کلیک کنید.